به گزارش سایت خبری آگاهی‌ بخش، روابط ایران و آذربایجان بار دیگر به صدر توجهات منطقه‌ای بازگشته است. حضور رسمی مسعود پزشکیان در باکو، هم‌زمان با ریاست‌جمهوری الهام علی‌اف، این پیام را به همراه دارد که فصل جدیدی از گفت‌وگو و همکاری ممکن است آغاز شده باشد. روابط ایران و آذربایجان، به‌رغم فراز و نشیب‌ها، بر پایه اشتراکات نژادی، زبانی، مذهبی و جغرافیایی شکل گرفته و پتانسیل تبدیل‌شدن به الگویی موفق در تعامل همسایگان را دارد.


سفر پزشکیان به باکو نشانه‌ای از تغییر در روابط ایران و آذربایجان است.

روابط ایران و آذربایجان در سال‌های اخیر دستخوش بحران‌های متعددی شده است. از اتهام حمایت تسلیحاتی ایران از ارمنستان در جریان جنگ قره‌باغ، تا حمله به سفارت آذربایجان در تهران و توهین به رئیس‌جمهور آذربایجان در اردبیل. مهم‌ترین پرونده تنش، اما مسئله کریدور زنگزور است که در صورت تحقق، ارتباط زمینی ایران با ارمنستان را قطع خواهد کرد؛ موضوعی که تهران آن را خط قرمز امنیت ملی خود می‌داند.


سفر رسمی مسعود پزشکیان، نخستین رئیس‌جمهور ترک‌زبان ایران به باکو، از منظر سیاسی و اجتماعی حائز اهمیت فراوان است. او و الهام علی‌اف هر دو ترک آذری هستند. این اشتراک نژادی، فرهنگی و زبانی، می‌تواند به تسهیل مذاکرات و کاهش سوءتفاهم‌ها کمک شایانی کند. تسلط پزشکیان به زبان ترکی آذری، فرصتی نادر برای درک متقابل در سطوح بالا فراهم می‌آورد و زمینه‌ساز توسعه روابط ایران و آذربایجان خواهد بود.

همچنین میتوانید واکنش عراقچی به «حصارکشی امنیتی» در نزدیکی نطنز 1404 را مطالعه کنید.


میان ایران و جمهوری آذربایجان، اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی پرشماری وجود دارد. هر دو کشور اکثریت شیعه دارند، گرچه نگاه سکولار دولت باکو، گاه با انتظارات مذهبی تهران همخوانی ندارد. با این حال، آشنایی فرهنگی، زبان مشترک در بخش‌هایی از جمعیت دو کشور، و ارتباطات اجتماعی میان مردم عادی، سرمایه‌ای استراتژیک برای توسعه روابط ایران و آذربایجان محسوب می‌شود.

اشتراکات فرهنگی و زبانی، فرصتی برای تقویت روابط ایران و آذربایجان فراهم کرده‌اند.

سه جریان اساسی مانع تقویت روابط ایران و آذربایجان هستند:

  1. جریان بدبین و تندرو که نگاهی تحقیرآمیز به آذربایجان دارد و این کشور را صرفاً تابع ایران می‌بیند.
  2. نیروهای پان‌ترکیسم افراطی که خواهان اتحاد نژادی فراملی و کاهش وزن سیاسی ایران هستند.
  3. جریان‌های ملی‌گرای نژادپرست که هنوز در فضای قبل از عهدنامه‌های ترکمانچای و گلستان سیر می‌کنند و موجودیت جمهوری آذربایجان را به رسمیت نمی‌شناسند.

این نیروها در تضاد با واقعیت‌های امروز منطقه‌اند و مانع پیشرفت روابط ایران و آذربایجان می‌شوند.


در خاطرات سفرهای شخصی و تجربیات افراد، همواره می‌توان جلوه‌هایی از محبت مردم آذربایجان نسبت به ایرانی‌ها را مشاهده کرد. از لبخند مأمور مرزبانی گرفته تا مهربانی راننده‌های تاکسی و کارکنان موزه‌ها، همه حکایت از یک احساس آشنایی و دوستی دارند. این رابطه عاطفی مردمی، بستر مناسبی برای تقویت روابط ایران و آذربایجان در سطوح غیررسمی و فرهنگی است.


پیشنهاد ایران برای ایجاد یک کریدور جایگزین از داخل خاک خود، که نخجوان را به آذربایجان متصل کند، راهکاری عملی و صلح‌آمیز برای عبور از بحران کریدور زنگزور است. این پیشنهاد نه تنها تنش‌های ژئوپلیتیکی را کاهش می‌دهد بلکه تجارت و حمل‌ونقل را در چارچوب روابط ایران و آذربایجان تقویت می‌کند.


با در نظر گرفتن تحولات قره‌باغ و رفع یکی از بزرگ‌ترین موانع تاریخی، اکنون فرصت طلایی برای بازسازی روابط ایران و آذربایجان فراهم شده است. گسترش تجارت، انرژی، حمل‌ونقل و تبادلات فرهنگی می‌تواند جایگزین تنش‌ها شده و الگوی همکاری نوینی را در منطقه قفقاز رقم بزند.


همچنین میتوانید جدایی باراک اوباما از میشل 2025 را مطالعه کنید.

روابط ایران و آذربایجان بیش از آنکه در گرو سیاست‌های رسمی باشد، در دل مردم دو کشور ریشه دارد. سفر پزشکیان می‌تواند آغازی برای پایان سوءتفاهم‌ها و ورود به دوران جدیدی از همکاری باشد. با تکیه بر اشتراکات نژادی، زبانی، فرهنگی و مذهبی، تهران و باکو می‌توانند نه‌تنها اختلافات خود را مدیریت، بلکه فرصت‌های طلایی را نیز شکوفا کنند.


سایت آگاهی‌ بخش امیدوار است این مقاله برای شما روشنگر بوده باشد. لطفاً دیدگاه‌های ارزشمندتان را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید تا گفت‌وگو و آگاهی‌بخشی ادامه یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *