این روزها در فضای مجازی و رسانههای بینالمللی، صحبت از دیدار زلنسکی و ترامپ بسیار داغ است. اغلب تحلیلها حول محور تحقیر زلنسکی توسط ترامپ و معاونش متمرکز شده و بسیاری بر این باورند که این جلسه نشانی از ضعف اوکراین در برابر آمریکا بود. اما این سؤال مطرح میشود که اگر بهجای زلنسکی، یکی از مسئولین ایرانی در این جلسه حضور داشت، نتیجه چگونه رقم میخورد؟ در این مقاله از سایت آگاهی بخش، به تحلیل تفاوت شرایط ایران و اوکراین و میزان توانایی سیاستمداران ایرانی در مدیریت چنین جلساتی میپردازیم.
تفاوتهای استراتژیک ایران و اوکراین
اولین مسئلهای که باید مورد بررسی قرار گیرد، تفاوتهای استراتژیک ایران و اوکراین است. از منظر نظامی و منطقهای، ایران و اوکراین در موقعیتهای کاملاً متفاوتی قرار دارند. ایران بهعنوان یکی از قدرتهای نظامی و منطقهای، برخلاف اوکراین که وابستگی شدیدی به کمکهای مالی و تسلیحاتی غرب دارد، از استقلال بیشتری برخوردار است.
ترامپ در جلسهای با زلنسکی بهصراحت اعلام کرد که اوکراین بدون کمکهای آمریکا توانایی ادامه جنگ را ندارد و برگ برندهای در دست ندارد. درحالیکه ایران، باوجود تحریمهای شدید، همچنان نفوذ قابلتوجهی در منطقه دارد و وابستگی آن به غرب در مقایسه با اوکراین بسیار کمتر است.
مدیریت روانی جلسات و دیپلماسی رسانهای
علاوه بر قدرت نظامی، توانایی کنترل تنش در جلسات دیپلماتیک و مدیریت بازیهای روانی نیز بسیار مهم است. دیپلماسی، هنر چگونگی نمایش قدرت و حفظ عزت ملی در مذاکرات و دیدارهای بینالمللی است.
در این زمینه، میتوان به مصاحبه معروف محمود احمدینژاد با مایک والاس، خبرنگار مشهور شبکه CBS اشاره کرد. این مصاحبه که در سال ۱۳۸۵ انجام شد، یکی از نمونههای موفق مدیریت رسانهای و کنترل صحنه در برابر خبرنگاری با تجربه بود. احمدینژاد با پاسخهای قاطع، واکنشهای حسابشده و استفاده از زبان بدن، توانست خبرنگار را به چالش بکشد و فضای مصاحبه را به نفع خود مدیریت کند. این موضوع نشان داد که او توانایی کنترل جلسات پرتنش و مدیریت روانی آنها را دارد.
چه کسی میتواند نمایندهای شایسته در چنین جلساتی باشد؟
با در نظر گرفتن این شرایط، این سؤال مطرح میشود که چه کسی از میان مسئولین ایران میتواند در جلسهای مشابه با ترامپ حضور داشته باشد و علاوه بر جلوگیری از توهین و تحقیر، نمایش قدرتمندی از ایران ارائه دهد؟
اگرچه گزینههای مختلفی میتوانند مطرح باشند، اما محمود احمدینژاد بهعنوان یکی از چهرههایی که سابقه حضور در مصاحبههای سخت بینالمللی را دارد، میتواند یکی از انتخابهای مناسب باشد. مصاحبههای او با رسانههای غربی نشان داده که توانایی هدایت بحث و مدیریت فشارهای روانی را دارد. بااینحال، این به معنای تأیید تمامی سیاستهای او نیست، بلکه صرفاً اشارهای به مهارتهای رسانهای و دیپلماتیک اوست.
مطالعه سایر اخبار سیاسی در سایت آگاهی بخش
جمعبندی
تفاوت شرایط ایران و اوکراین در این است که ایران یک قدرت منطقهای با استقلال نظامی و سیاسی بیشتر است، درحالیکه اوکراین برای بقای خود در جنگ، نیازمند حمایتهای خارجی است. علاوه بر این، توانایی کنترل صحنه در جلسات دیپلماتیک، عاملی حیاتی در نمایش قدرت یک کشور محسوب میشود.
اگر یکی از مسئولین ایرانی در جلسهای مشابه با ترامپ حاضر میشد، نحوه مدیریت جلسه و واکنشها بسیار حائز اهمیت بود. افراد معدودی در سیاست ایران توانایی مقابله با بازیهای روانی و دیپلماسی رسانهای غرب را دارند و تجربه نشان داده که محمود احمدینژاد یکی از افرادی است که در این زمینه مهارت دارد.
درنهایت، دیپلماسی تنها به توان نظامی وابسته نیست، بلکه هنر مدیریت مذاکرات، بهرهگیری از استراتژیهای رسانهای و حفظ عزت ملی نیز از ارکان اصلی آن محسوب میشوند. بنابراین، انتخاب نمایندگانی که بتوانند در عرصه بینالمللی از موضع قدرت سخن بگویند، برای هر کشوری ضروری است.
ممنون از زمانی که بابت این مقاله گذاشتید. مطالب فوق به هیچ عنوان تایید کننده کلیه اقدامات احمدی نژاد نیست و تنها به توانایی او در کنترل جلسات پرتنش اشاره دارد. در صورتی که نظری مخالف این موضوع دارید و یا مسئول دیگری را مناسب مدیریت چنین جلسه ای میدانید ممنون میشویم در نظرات بیان کنید.